رونشناسی و طالع بینی

سرگرمی خبر از آینده ازدواج کار بر اساس ماه تولد با هوروسکوپ

رونشناسی و طالع بینی

سرگرمی خبر از آینده ازدواج کار بر اساس ماه تولد با هوروسکوپ

طالع بینی فروردین ماه

طالع بینی شخصیت متولدین فروردین ماه:

پرجنب و جوش ، فعّال ، عجول ، رک و بی‌پروا ، زود عکس‌العمل نشان می‌دهد، لایق و کاردان ، عاشق قدرت ،بی‌صبر و طاقت ، قادر است مدّتها تنها باشد ، اهل امر و نهی ، طرّاح ، اهل هیجان ، حادثه‌جو ، پرتوقّع ، ریاستمآب ، با اعتماد به نفس ، سازنده ، به گذشته فکر نمی‌کند ، جوانتر از سنش ، شایسته ، ماجراجو ، روشنفکر ،دقیق ، اشتباه خود را نمی‌پذیرد ، با مدیریّت عالی ، متنفّر از مداخله دیگران ، فعّال و جنجالی ، با شهامت ، بامطالعه ، هوشیار و زرنگ ، صاحب عقیده ، مبتکر ، مقتدر ، اهل بخشش ،اهل تنوّع ، با حس مسئولیّت ، پر انرژی ، اهل کشمکش و ستیز ، سالم و پرقدرت ، خودخواه، گاهی یاغی ، بی ریا ، گاهی خشک و یک دنده ،مخالف دوز و کلک ، در باطن ضعیف‌تر از ظاهر است ، مددکار ، گاهی غیر واقعی و غیر منطقی ، باهوش.


طالع بینی مرد متولد فروردین :

رک و راست، عاشق پیشه، حسود، پرتوقع و ریاست طلب، به هیچ وجه به گذشته فکر نمی‌کند، رفتار و قیافه‌اش جوانتر از سنش به‌نظر می‌رسد، از زن خجول، ملالت آور و منفی باف بیزار است.


طالع بینی زن متولد فروردین :

او بیش از هر زن دیگری در دنیا می‌تواند بدون مرد زندگی کند. دارای قابلیتهای زیادی است بطوریکه تقریبا از عهده انجام هر کاری از فروشندگی تا نخست وزیری بر می‌آید. خوش بین است و خواهان داشتن کاری در خارج از منزل می‌باشد. عصبانیتهایش ظاهری و مهربانیش عمیق و واقعی می‌باشد.

 

عصر‌های زمین بر اساس ستاره شناسی‌ از عصر حجر تا امروز

از نظر ستاره شناسی‌ زمین در عصر‌های مختلفی‌ قرار می‌گیرد که مرحله به مرحله در شکل گیری تمدنها، ایجاد زبان و خط، ایجاد خدایان و همینطور سیاست‌ها نقش داشتند. نظرات مختلفی‌ برای محاسبه این عصر‌ها بر اساس حرکت سیارات، جایگیری آنها در کهکشان، حرکت زمین وجابجایی محورهای آن هست که باعث میشود نتوانیم دقیقا شروع و پایان یک عصر را در یک تاریخ بخصوص اعلام کنیم. بعضی‌ ستاره شناسان بر این باورند که هر عصر حدود ۲۱۵۰ سال هست، بعضی‌ ۲۰۰۰ سال و این ۱۵۰ سال حدودی را اختلاف را دوران انتقال مینامند. یعنی‌ اگرچه پایان یک عصر، همزمان با شروع عصر جدید است اما این انتقال و جایگزینی ناگهانی اتفاق نمی افتد  بلکه در این ۱۵۰ سال هم تاثیرات عصر قبل باقیست و هم تحولات عصر جدید در حال وقوع است. بعضی دیگر پا را فراتر نهاده اند و معتقدند که ده درجه آخر نشانی که در حال رفتن است مرحله انتقالی به عصر جدید است. بعضی تمدن ها  مثل مایا‌ها ۲۰۱۲ را پایان عصر “ماهی‌” و شروع عصر “دلو” در نظر گرفتند و بعضی ستاره شناسان بر اساس روش های دیگر محاسبه می کنند.  ما در اینجا قصد توضیح دادن روش های مختلف محاسباتی بر اساس نظریه های مختلف را نداریم اما چیزی که از تغییر ساختارهای فکری – فرهنگی- علمی- تکنولوژی ….. کاملا مشهود است این است که ما در دوران انتقالی پایان عصر “ماهی‌” و شروع ” اثر طلایی دلو یا همان آکواریوس  به هر حال در آسترولوژی مدرن جابجایی از یک عصر به عصر دیگر در یک نقطه از زمان در یکسال یا یک روز خاص اتفاق نمی افتد چون تخریب ساختارهای ذهنی و اجتماعی – سیاسی و حکومتی از عصری به عصر دیگر نیازمند زمان و تحول علمی – فرهنگی و تفکری بنیادی و ریشه ای است

اسامی اعصار طبق نام گذاری لاتین»


دلو = اکواریوس ، لئو= شیر ، ماهی‌= پایسیز ، کنسر= خرچنگ ، جمینای= دوقلو ،تاروس= گاو ، اریس= قوچ

 عصر لئو (شیر)

حدود۱۰۵۰۰ قبل از میلاد تا حدود ۸۰۰۰ قبل از میلاد

در این زمان زمین شروع به ذوب کردن برف‌ها و یخ‌های عصر یخبندان کرد و هوا گرم تر شد. همانطور که قبلا در پست‌ها خوانده اید خورشید حاکم لئو است. در این زمان بود که به خاطر گرمای خورشید و از بین رفتن عصر یخبندان انسانها شروع به پرستش خورشید کردند. لئو فرمانروای آتش است. تحت تاثیر خورشید جمیعت زمین رو به افزایش کرد. در حد خیلی‌ کوچک زراعت ایجاد شد و تحت تاثیر شرایط آب و هوایی حیوانات عظیم الجثه از بین رفتند. این عصر ، عصر سنگ هم نامیده میشود.

عصرکنسر ( خرچنگ )


قبل از میلاد :-۸۰۰۰-۶۴۵۰


از عصر لئو( آتش) به عصر کنسر ( آب) وارد می‌شویم و چه اتفاقی می‌افتد؟ سیل عظیم حدود ۸۰۰۰ قبل از میلاد و سراسر زمین را آبها فرا میگیرند. این سیل‌ها عظمت خدای خورشید را در هم می‌شکند و پرستش ماه ( فرمانروای کنسر) شروع میشود. چون انسانها در می‌یابند که ماه قادر است سطح آبها را کنترل کند. ( جزر و مدّ). این عصر از نظر ستاره شناسی‌ عصر ” مادر عظیم” خوانده میشود. چون تولد، تغذیه، حفاظت و زندگی‌ خانوادگی شروع میشود. حیوان‌ها خانگی و نگهداری میشوند. آثار باستانی که از این دوره پیدا شده اند همگی‌ ظاهر زنانه دارند، چون کنسر همیشه یک مادر دلسوز است، فرقی‌ نمیکند که مرد باشد یا زن باشد. این طبیعت خرچنگ هست.اجتماعات کوچک در اطراف رودخانه‌ها ایجاد شد و زندگی‌ خانوادگی شکل گرفت و دوران شکار و غار نشینی کم کم رو به زوال رفت.

عصر جمینای ( دوقلو)


۶۴۵۰ – ۴۳۰۰ قبل از میلاد

این دوره مشخصات جمینای ( دوقلویی) دارد، انسانها با هوشتر میشوند. تجارت و پول متولد میشود. ارتباطات شکل میگیرند و خط متولد میشود. جمینی متخصص در ارتباطات , صحبت کردن و زبان است. زبان‌ها ایجاد میشوند. قبل از این دوره ارتباط بیشتر از طریق انرژی صدا و تله پاتی بوده اما در این دوره زبان‌های اولیه شکل میگیرند. این دوره ذکاوت و آگاهی‌ انسانی‌ آشکار میشود. متخصصان معتقدند که داستان آدم و هوا در باغ عدن از همین دوره است. زمانی‌ که انسان قدرت تشخیص و اراده را میشناسد. از این دوره هر چیزی که باقئست نشانه دو تا بودن ( دوقلو )دارد. پرستش از ماه خارج شد و قدرت ” الهی” و “شیطانی” جای آنها را گرفت. عصر جمینای شروع ایجاد دین شکل گرفته( Organized ) است.

در این عصر لباس و پوشش شکل گرفت و معامله میشد و انسانها شروع به ماجراجویی برای شناخت فراسوی مرز روستا‌های‌شان کردند. در این دوره حکومت‌های کوچک شکل گرفت

عصر تارس ( گاو )

حدود چهار هزارو سیصد تا دو هزار وصد و پنجاه قبل از میلاد


در این دوره شهر نشینی به معنای واقعی‌ شکل گرفت. تاروس ( متولدین اردیبهشت) یک نشان فیکس است که تغییر نمیخواهد. جا به جایی‌ نمیخواهد. زندگی‌ استیبل و پایدار می‌خواهد. و این پایان جا به جایی‌‌ها و ایجاد شهرنشینی بود. به جای گشتن به دنبال غذا وسایل ابتدایی(گاو آهن ) برای برداشت محصول ساخته شد ( چون گاو نر تنبل است و به دنبال آسایش بیشتر). زمین سمبل زایش شد( عنصر گاو نر) و دوباره در این عصر زنانگی اهمیت پیدا کرد( ونوس سیاره حاکم بر تاروس است).در این زمان جواهرت اهمیت پیدا می‌کند( ونوس)، بانک‌های ابتدایی به وجود می‌‌آیند( ونوس نشان پول و جواهرات حاکم تاروس است). شعار تاروس این است : “مال من”، شاید این جمله را حتا از کودکان اردیبهشتی زیاد بشنوید. تاروس مالکیت میخواد و در این عصر بود که سند‌های مالکیت ایجاد شد و حتا وراثت و ارث و میراث قانون گرفت. تاروس فرمانروای بنای ساختمانی و برج است. تاروس خانه راحت با تمام امکانات می‌خواهد. تاروس امنیت و پایداری می‌خواهد و در این زمان بود که اهرام در مصر ایجاد شد، بناهایی که همچنان باقئست و فرعون‌هایی‌ که همچنان با مومیائی باقی‌ هستند در اهرامی که احساس امنیت به آنها می‌داده است.

پرستش در این دوره بر اساس پول و ثروت ( ونوس خدای پول حاکم تاروس) بود.معبد به وجود آمدند که محل جمع آوری پول برای خدایان بودند و خدایانی که می‌خواستند محبت را نشان دهند دارائی و ثروتشان را با دیگران تقسیم میکردند.

از نظر فرهنگی‌ سطح و درجه بندی‌ها شروع شد. بالاتر و پاین تر‌ها در این دوره شدت گرفت که برا ساس پول و مقام این طبقه بندی‌ها انجام میشد.

هنر شکل گرفت ( ونوس ) به خصوص مجسمه سازی.از آن دوره مجسمه‌های به شکل گاو نر زیاد پیدا شده و این هنر در ساخت و ساز‌ها و رنگ آمیزی‌ها خودش را کامل نشان میدهد.

عصر اریس: (قوچ )

حدود دو هزار وصد و پنجاه  سال قبل از میلاد مسیح تا یک سال بعد از میلاد

اریس ( قوچ) یعنی‌ هویت همراه با غرور و خود بینی‌ : ” من هستم” . “من خدا هستم”. و اینجا بود که خدایان یونان متولد شدند. خدایان زن و مرد بسیاری که همگی‌ باید قهرمانی و قدرت خود را اثبات میکردند. جنگ بین این خدایان در میگرفت و در نهایت موسی‌ ندای تک خدایی سر داد.

در این دوران قبیله‌ها تحت تاثیر مارس ( فرمانروای اریس و خدای جنگ و خونریزی) شروع به قدرت نمایی کردند.
عصر اریس دوران خونین جنگ ها، رومیان یا ” پسران مارس” است. قانون هر کس قویتر است “قانون جنگل” همه جا فراگیر شد.

بناها در این دوره به ترتیبی ساخته شدند که از جنگ و یورش انسانها را در امان دارند. دوران اریس دوران غرور، خود بینی‌ و منیت‌ها بود که با تولد مسیح خاتمه می‌یابد. تولد مسیح شروع عصر پایسیز(ماهی‌) است.

عصر ماهی‌(پایسیز)


حدود دو هزار وصد و پنجاه  سال قبل از میلاد مسیح تا یک سال بعد از میلاد


اریس ( قوچ) یعنی‌ هویت همراه با غرور و خود بینی‌ : ” من هستم” . “من خدا هستم”. و اینجا بود که خدایان یونان متولد شدند. خدایان زن و مرد بسیاری که همگی‌ باید قهرمانی و قدرت خود را اثبات میکردند. جنگ بین این خدایان در میگرفت و در نهایت موسی‌ ندای تک خدایی سر داد.
در این دوران قبیله‌ها تحت تاثیر مارس ( فرمانروای اریس و خدای جنگ و خونریزی) شروع به قدرت نمایی کردند.

عصر اریس دوران خونین جنگ ها، رومیان یا ” پسران مارس” است. قانون هر کس قویتر است “قانون جنگل” همه جا فراگیر شد.
بناها در این دوره به ترتیبی ساخته شدند که از جنگ و یورش انسانها را در امان دارند. دوران اریس دوران غرور، خود بینی‌ و منیت‌ها بود که با تولد مسیح خاتمه می‌یابد. تولد مسیح شروع عصر پایسیز(ماهی‌) است.
عصر ماهی‌(پایسیز)
حدود دو هزار وصد و پنجاه  سال قبل از میلاد مسیح تا یک سال بعد از میلاد
اریس ( قوچ) یعنی‌ هویت همراه با غرور و خود بینی‌ : ” من هستم” . “من خدا هستم”. و اینجا بود که خدایان یونان متولد شدند. خدایان زن و مرد بسیاری که همگی‌ باید قهرمانی و قدرت خود را اثبات میکردند. جنگ بین این خدایان در میگرفت و در نهایت موسی‌ ندای تک خدایی سر داد.
در این دوران قبیله‌ها تحت تاثیر مارس ( فرمانروای اریس و خدای جنگ و خونریزی) شروع به قدرت نمایی کردند.
عصر اریس دوران خونین جنگ ها، رومیان یا ” پسران مارس” است. قانون هر کس قویتر است “قانون جنگل” همه جا فراگیر شد.

بناها در این دوره به ترتیبی ساخته شدند که از جنگ و یورش انسانها را در امان دارند. دوران اریس دوران غرور، خود بینی‌ و منیت‌ها بود که با تولد مسیح خاتمه می‌یابد. تولد مسیح شروع عصر پایسیز(ماهی‌) است.

عصر ماهی‌(پایسیز)از نظر ستاره شناسی‌ زمین در عصر‌های مختلفی‌ قرار می‌گیرد که مرحله به مرحله در شکل گیری تمدنها، ایجاد زبان و خط، ایجاد خدایان و همینطور سیاست‌ها نقش داشتند. نظرات مختلفی‌ برای محاسبه این عصر‌ها بر اساس حرکت سیارات، جایگیری آنها در کهکشان، حرکت زمین وجابجایی محورهای آن هست که باعث میشود نتوانیم دقیقا شروع و پایان یک عصر را در یک تاریخ بخصوص اعلام کنیم. بعضی‌ ستاره شناسان بر این باورند که هر عصر حدود ۲۱۵۰ سال هست، بعضی‌ ۲۰۰۰ سال و این ۱۵۰ سال حدودی را اختلاف را دوران انتقال مینامند. یعنی‌ اگرچه پایان یک عصر، همزمان با شروع عصر جدید است اما این انتقال و جایگزینی ناگهانی اتفاق نمی افتد  بلکه در این ۱۵۰ سال هم تاثیرات عصر قبل باقیست و هم تحولات عصر جدید در حال وقوع است. بعضی دیگر پا را فراتر نهاده اند و معتقدند که ده درجه آخر نشانی که در حال رفتن است مرحله انتقالی به عصر جدید است. بعضی تمدن ها  مثل مایا‌ها ۲۰۱۲ را پایان عصر “ماهی‌” و شروع عصر “دلو” در نظر گرفتند و بعضی ستاره شناسان بر اساس روش های دیگر محاسبه می کنند.  ما در اینجا قصد توضیح دادن روش های مختلف محاسباتی بر اساس نظریه های مختلف را نداریم اما چیزی که از تغییر ساختارهای فکری – فرهنگی- علمی- تکنولوژی ….. کاملا مشهود است این است که ما در دوران انتقالی پایان عصر “ماهی‌” و شروع ” اثر طلایی دلو یا همان آکواریوس هستیمبه هر حال در آسترولوژی مدرن جابجایی از یک عصر به عصر دیگر در یک نقطه از زمان در یکسال یا یک روز خاص اتفاق نمی افتد چون تخریب ساختارهای ذهنی و اجتماعی – سیاسی و حکومتی از عصری به عصر دیگر نیازمند زمان و تحول علمی – فرهنگی و تفکری بنیادی و ریشه ای است

اسامی اعصار طبق نام گذاری لاتین»

دلو = اکواریوس ، لئو= شیر ، ماهی‌= پایسیز ، کنسر= خرچنگ ، جمینای= دوقلو ،تاروس= گاو ، اریس= قوچ

 عصر لئو (شیر)

حدود۱۰۵۰۰ قبل از میلاد تا حدود ۸۰۰۰ قبل از میلاد

در این زمان زمین شروع به ذوب کردن برف‌ها و یخ‌های عصر یخبندان کرد و هوا گرم تر شد. همانطور که قبلا در پست‌ها خوانده اید خورشید حاکم لئو است. در این زمان بود که به خاطر گرمای خورشید و از بین رفتن عصر یخبندان انسانها شروع به پرستش خورشید کردند. لئو فرمانروای آتش است. تحت تاثیر خورشید جمیعت زمین رو به افزایش کرد. در

حد خیلی‌ کوچک زراعت ایجاد شد و تحت تاثیر شرایط آب و هوایی حیوانات عظیم الجثه از بین رفتند. این عصر ، عصر سنگ هم نامیده میشود.

عصرکنسر ( خرچنگ )

قبل از میلاد :-۸۰۰۰-۶۴۵۰

از عصر لئو( آتش) به عصر کنسر ( آب) وارد می‌شویم و چه اتفاقی می‌افتد؟ سیل عظیم حدود ۸۰۰۰ قبل از میلاد و سراسر زمین را آبها فرا میگیرند. این سیل‌ها عظمت خدای خورشید را در هم می‌شکند و پرستش ماه ( فرمانروای کنسر) شروع میشود. چون انسانها در می‌یابند که ماه قادر است سطح آبها را کنترل کند. ( جزر و مدّ). این عصر از نظر ستاره شناسی‌ عصر ” مادر عظیم” خوانده میشود. چون تولد، تغذیه، حفاظت و زندگی‌ خانوادگی شروع میشود. حیوان‌ها خانگی و نگهداری میشوند. آثار باستانی که از این دوره پیدا شده اند همگی‌ ظاهر زنانه دارند، چون کنسر همیشه یک مادر دلسوز است، فرقی‌ نمیکند که مرد باشد یا زن باشد. این طبیعت خرچنگ هست.اجتماعات کوچک در اطراف رودخانه‌ها ایجاد شد و زندگی‌ خانوادگی شکل گرفت و دوران شکار و غار نشینی کم کم رو به زوال رفت.

عصر جمینای ( دوقلو)

۶۴۵۰ – ۴۳۰۰ قبل از میلاد

این دوره مشخصات جمینای ( دوقلویی) دارد، انسانها با هوشتر میشوند. تجارت و پول متولد میشود. ارتباطات شکل میگیرند و خط متولد میشود. جمینی متخصص در ارتباطات , صحبت کردن و زبان است. زبان‌ها ایجاد میشوند. قبل از این دوره ارتباط بیشتر از طریق انرژی صدا و تله پاتی بوده اما در این دوره زبان‌های اولیه شکل میگیرند. این دوره ذکاوت و آگاهی‌ انسانی‌ آشکار میشود. متخصصان معتقدند که داستان آدم و هوا در باغ عدن از همین دوره است. زمانی‌ که انسان قدرت تشخیص و اراده را میشناسد. از این دوره هر چیزی که باقئست نشانه دو تا بودن ( دوقلو )دارد. پرستش از ماه خارج شد و قدرت ” الهی” و “شیطانی” جای آنها را گرفت. عصر جمینای شروع ایجاد دین شکل گرفته( Organized ) است.
در این عصر لباس و پوشش شکل گرفت و معامله میشد و انسانها شروع به ماجراجویی برای شناخت فراسوی مرز روستا‌های‌شان کردند. در این دوره حکومت‌های کوچک شکل گرفت
عصر تارس ( گاو )
حدود چهار هزارو سیصد تا دو هزار وصد و پنجاه قبل از میلاد
در این دوره شهر نشینی به معنای واقعی‌ شکل گرفت. تاروس ( متولدین اردیبهشت) یک نشان فیکس است که تغییر نمیخواهد. جا به جایی‌ نمیخواهد. زندگی‌ استیبل و پایدار می‌خواهد. و این پایان جا به جایی‌‌ها و ایجاد شهرنشینی بود. به جای گشتن به دنبال غذا وسایل ابتدایی(گاو آهن ) برای برداشت محصول ساخته شد ( چون گاو نر تنبل است و به دنبال آسایش بیشتر). زمین سمبل زایش شد( عنصر گاو نر) و دوباره در این عصر زنانگی اهمیت پیدا کرد( ونوس سیاره حاکم بر تاروس است).در این زمان جواهرت اهمیت پیدا می‌کند( ونوس)، بانک‌های ابتدایی به وجود می‌‌آیند( ونوس نشان پول و جواهرات حاکم تاروس است). شعار تاروس این است : “مال من”، شاید این جمله را حتا از کودکان اردیبهشتی زیاد بشنوید. تاروس مالکیت میخواد و در این عصر بود که سند‌های مالکیت ایجاد شد و حتا وراثت و ارث و میراث قانون گرفت. تاروس فرمانروای بنای ساختمانی و برج است. تاروس خانه راحت با تمام امکانات می‌خواهد. تاروس امنیت و پایداری می‌خواهد و در این زمان بود که اهرام در مصر ایجاد شد، بناهایی که همچنان باقئست و فرعون‌هایی‌ که همچنان با مومیائی باقی‌ هستند در اهرامی که احساس امنیت به آنها می‌داده است.

پرستش در این دوره بر اساس پول و ثروت ( ونوس خدای پول حاکم تاروس) بود.معبد به وجود آمدند که محل جمع آوری پول برای خدایان بودند و خدایانی که می‌خواستند محبت را نشان دهند دارائی و ثروتشان را با دیگران تقسیم میکردند.
از نظر فرهنگی‌ سطح و درجه بندی‌ها شروع شد. بالاتر و پاین تر‌ها در این دوره شدت گرفت که برا ساس پول و مقام این طبقه بندی‌ها انجام میشد.

هنر شکل گرفت ( ونوس ) به خصوص مجسمه سازی.از آن دوره مجسمه‌های به شکل گاو نر زیاد پیدا شده و این هنر در ساخت و ساز‌ها و رنگ آمیزی‌ها خودش را کامل نشان میدهد.

عصر اریس: (قوچ )

حدود دو هزار وصد و پنجاه  سال قبل از میلاد مسیح تا یک سال بعد از میلاد

اریس ( قوچ) یعنی‌ هویت همراه با غرور و خود بینی‌ : ” من هستم” . “من خدا هستم”. و اینجا بود که خدایان یونان متولد شدند. خدایان زن و مرد بسیاری که همگی‌ باید قهرمانی و قدرت خود را اثبات میکردند. جنگ بین این خدایان در میگرفت و در نهایت موسی‌ ندای تک خدایی سر داد.

در این دوران قبیله‌ها تحت تاثیر مارس ( فرمانروای اریس و خدای جنگ و خونریزی) شروع به قدرت نمایی کردند.

عصر اریس دوران خونین جنگ ها، رومیان یا ” پسران مارس” است. قانون هر کس قویتر است “قانون جنگل” همه جا فراگیر شد.
بناها در این دوره به ترتیبی ساخته شدند که از جنگ و یورش انسانها را در امان دارند. دوران اریس دوران غرور، خود بینی‌ و منیت‌ها بود که با تولد مسیح خاتمه می‌یابد. تولد مسیح شروع عصر پایسیز(ماهی‌) است.

تعریف دکتر رضا منصوری از آسترولوژی در روزنامه ایران

قــمر در عـقرب

نیمنگاھی به آسترولوژی

توستاره ھا دنبال بختت نگرد

قدم زدن بر مرزھای دانش

«آسترولوژی که شاید با نامھای تنجیم یا ستاره بینی ھم شنیده باشید، علم نیست بلکه یک شبه علم است.»

این را دکتر رضا منصوری، استاد فیزیک دانشگاه صنعتی شریف و مجری طرح رصدخانه ملی ایران میگوید. دنیای

ستارهھا ھمیشه جذاب بوده، چه رسد به اینکه عدهای ادعا کنند ھمین حالا از روی وضعیت قرار گرفتن ستارهھا و

سیارات و تعیین وضعیت طالعت میتوانند یک چیزھایی درباره سرنوشتت بگویند. خداییاش کمتر کسی میتواند

مقاومت کند. اسم این کار آسترولوژی است که به عقیده دکتر منصوری «امروزه عدهای از افراد آن را به اسم علم

میفروشند و گاھی افراد بخصوص جوانھای کم تجربه ھم آن را با ستاره شناسی و نجوم اشتباه میگیرند در

صورتی که تنجیم، ستاره بینی است.» البته گوشزد میکند که ھمیشه جوانھا از یک سری پدیدهھای عجیب و

غریب که ذھن را به قلیان بیندازد خوششان میآید. تنجیم ھم ھمین طور است. تنجیم، میشود گفت یک جور

فالبینی است. ستاره بینھای امروزی برای تبلیغ از جان و دل مایه میگذارند و حضور پررنگی در برخی مجلات و

صفحهھای اجتماعی دارند. آنھا ادعا دارند نحوه قرار گرفتن کرات تأثیر مستقیم روی آدمھا دارد که این مھم با

اتفاقات خوب و بدی که در زندگی ما میافتد ھم بیربط نیست. آنھا روزھای مشخصی از ھفته و سال را مثل

چھارشنبهھا برای انجام کارھا و تصمیمات شغلی مناسب میدانند. دلیلشان ھم نوع قرار گرفتن سیارهھا در فلک

است که ترکیبات (یوگاھای) خوبی از آنھا به ما میرسد.

آسترولوژی بر سر دوراھی

مدرک دورهھای آسترولوژی معتبر نیست. چرا؟ چون اگر کسی بخواھد دورهھایی را برای آموزش آسترولوژی برگزار

کند و آخرش ھم به شرکت کنندهھا مدرک بدھد باید به دو وزارتخانهای که مسئولیت حوزه آموزش را دارند (وزارت

آموزش و پرورش و وزارت علوم) برود. از آنجا که آسترولوژی یا ھمان تنجیم، علم تلقی نمیشود - چون منطق

علمی پشتش نیست - پس مجوزی ھم برای آموزش مطالب مربوط به آن داده نمیشود. با این وجود دوره و کلاس

آسترولوژی کم نیست و اگر سراغ بگیرید، نزدیکترین آدرس به محل سکونت تان را پیدا میکنید. بعضی از جوانھا

خیال میکنند با شرکت در دورهھای آسترولوژی، میتوانند پس از مدت کوتاھی پیشگویی کنند و ھمیشه از آنچه

قرار است برایشان اتفاق بیفتد باخبر باشند. اما روی دیگر سکه، قصه تکراری کلاھبردارانی است که منتظر به دام

انداختن جوانان کم تجربه و کنجکاو در مورد آینده ھستند و این، شیرینی خبردار شدن از آینده را به کام این جوانھای

کنجکاو تلخ میکند.

آسترولوژ بازھا

مھرنوش 24 ساله دانشجوی علوم آزمایشگاھی است. میگوید: خرافی نیستم ولی به طالع ھر فرد و اثر کرات بر

آدمھا اعتقاد دارم. نکتهھایی که تا به حال در طالع ام بوده 95 درصد درست از آب درآمده و به واقعیت پیوسته

است.

پویا، 23 ساله در این باره نظر دیگری دارد. او به استناد تجربه مادرش این جور شیوهھا را خرافه میداند. پویا تعریف

9/5/2018 ایران روزنامھ

http://www.iran-newspaper.com/Newspaper/BlockPrint/27002 2/2

میکند که مادرش مدتھا درگیر فال و آسترولوژی بوده و خیلی از تصمیم ھایش را بر اساس نقشھای فنجان قھوه

فالگیر یا ستارهھا میگرفته که البته لازمه اش دانستن دقیق زمان تولد است. ولی تازه ھمین سال گذشته متوجه

شده که زمان تولدش ماه خرداد بوده و نه ماه مرداد. فکرش را بکنید. پویا میگوید که اوایل مادرش حس کسی را

داشته که با پتک توی سرش کوبیدهاند اما حالا زندگی آرامتر و بیدغدغه تری دارند و معتقد است خدا به آدم عقل

داده تا مسیر زندگی اش را ترسیم کند.

امیر 27 ساله جزو پروپاقرصترین طرفداران آسترولوژی است. میگوید: طالع بینی و اطلاع از نحوه قرارگیری کرات و

تأثیر آنھا بر موجودات مخصوصا آدمھا برایم خیلی جالب است. ھر روز سر میزنم و مطالب جدید را می خوانم و

اتفاقات روز را با نکتهھایی که خوانده ام مطابقت میدھم. بگیر و نگیر دارد اما به ھیجانی که دارد میارزد.

مونا 28 سال دارد و فارغ التحصیل رشته نجوم است. میگوید: خرافات به شکل غیرقابل انکاری در وجود ھمه ما

ھست فقط میزان آن در ھر فرد متغیر است. یکی به فال و کف بینی اعتقاد دارد و ممکن است ھر چند وقت ھم

سراغ فالگیر برود و ھمه اش منتظر اتفاقاتی باشد که در حرفھا ی فالگیر بوده یا یکی فقط در حد این است که

شروع روزش ھمراه شده با صدای قارقار کلاغ که ناخودآگاه فکر بدشانسی آوردن در روزی که پیش رو دارد را پیش

خود مجسم میکند. ھرچند شاید در کمتر از ثانیهای آن را فراموش کند اما اگر از بدشانسی اتفاق بدی برایش

بیفتد ناخودآگاه یاد صدای قارقار صبح میافتد! خودم طالع بینی را در حد تفریح دوست دارم، چون ھدفم برای آینده

مشخص است و خودم برای آن برنامه ریزی کردهام. شاید عواملی روی

تصمیم ھایم تأثیر بگذارند اما از اصل تصمیمم کوتاه نمیآیم. لیلا 27 ساله لیسانس روانشناسی دارد. ھرچند

میگوید افرادی که دل به آسمان بستهاند اصلا روی داشته ھایشان در زمین حساب نمیکنند و اصلا اشتباه است

که شخص به جای رفتن پیش مشاور، برود پیش فالگیر، ولی صادقانه اعتراف میکند که خودش ھم گاھی سراغ

فالگیر یا آسترولوژیست میرود. و چرا چنین میکند؟ محض کنجکاوی و تفریح. تا حالا ھم چیزی دستش را نگرفته.

اسرار آسمان

روز قمر در عقرب که با حرکت ماه و چرخش سیارهھا و ستارگان اتفاق میافتد ھم جزو ھمان ستاره بینی است. از

قدیم این طور تعبیر میشد که آن روز نباید کارھای مھم مثل ازدواج و خرید و فروش انجام شود چون نتیجه خوبی

نخواھد داشت. اوقات سعد و نحس ھم از قدیم بوده به طوری که پادشاھان برای انجام کارھای حیاتی مثل جنگ یا

گسترش سرزمین تحت سلطه خود در کنارشان ستاره بینھایی را به عنوان مشاور داشتند تا برای آنھا پیشگویی

کند که چطور و چه زمانی بجنگند تا بتوانند پیروزی را از آن خود کنند. اما ھیچ یک از اینھا منبع علمی نداشته و

امروزه میزان مقبولیت آن در بین افراد مختلف از صددرصد تا زیر صفر یعنی خرافه متغیر است.

طالع بینی با استفاده از استرولوژی و نجوم

قطعا شما هم زیاد شنیده اید که میگن بیا طالعت رو ببینم و از این حرفا,برای درک  واقعی طالع افراد بایستی علم نجوم رو به طور فرگرفت  تابتوان توسط آن   طالع بینی دقیقی انجام داد اما ۹۹%کسایی که اینفال میگیرند این علم لازم را ندارند,شاید پیش خودتون بگیدکه برخی از آن ها وقایعی را که پیش بینی می کنند اتفاق میفته  ,بله درسته ولی تنها  کلیت ها رو میگن و کلیت ها رو می تونن به صورت  مقدماتی پیش بینی کنند و دقیق نیستمانند کتب طالع بینی ولی آمار طالع واقعی و درست مستلزم دانستن علم  نجوم و شناخت سیارات و ستارگانمی باشد.

حالا ببینیم استخراج طالع با نجوم چه اطلاعاتی به ما میده.

۱_خلق و خوی شما

۲_طبع و مزاج

۳_شانس یا بد شانسی شما

۴_چگونگی ارتباطات شما

۵_چگونگی ازدواج شما یا دلایل عدم ازدواج

۶_میزان سلامت جسم و ذهن و روح شما و نقاط اسیب پذیر شما

۷_شغلهایی که برای شما موفقیت به ارمغان میاورد.

۸_چگونگی وضعیت مالی

۹_استعدادهای شما

۱۰_میزان قدرت و ضعف علم و حافظه شما

۱۱_میزان قدرت و ضعف اعصاب و صبر شما

و.......

یک مساله بسیار حائز اهمیت این است که رسالت متعالی زندگی شما و مسیر زندگیتون رو مشخص میکنه.

و این قضیه هیچ با اراده و اختیار شما به استثنا مواردی کم در مغایرت نیست,که اینجا به این نظریه عرفانی و فلسفی میرسم که آدمی نه در اختیار کامل و مطلقه نه در جبر مطلق؛دیگه بیشتر وارد بحث نمیشیم چونناچارمیشیم وارد فلسفه بشیم و شاید این طولانی و تخصصی شدن بحث برای بعضی ملال اور شود.

تا اینجا فهمیدیم طالع چیه و چه اطلاعاتی در اختیار ما میزاره و نیاز به چه علمی داره.

حالا میریم سراغ اینکه طالع یک شخص از چه چیز تاثیر میگیرد و سرنوشت شخص با چه متغیرهایی جهت میگیره .

عوامل:

۱_وضعیت روحی پدر و مادر

۲_رعایت شرایط قبل نزدیکی

۳_رعایت شرایط هنگام نزدیکی

۴_موقعیت مکانی و زمانی نزدیکی پدر و مادر

۵_روز نزدیکی

۶_ساعت نزدیکی

۷_زمان انعقاد نطفه:خیلی خیلی خیلی مهم ,اصل سرنوشت شکل میگیرد.

۸_شرایط بعد انعقاد نطفه

۹_زمان تولد

تمام عوامل و موارد بالا یک سمت و اهمیت مورد۷و۹یک سمت دیگر بدین معنی که اصل طالع روی مورد ۷و ۹ اتفاق میفتد.

۵_روز نزدیکی:هر روز وهر شبی موکلی دارد و فرشته ای,که این موکل و فرشته تاثیر گذار در زندگی و طالع شخص هست,در همین حد بسنده میکنیم چون اگه وارد بحث بشیم خیلی طولانی میشه فقط بگم سه شنبه و شب چهارشنبه برای نزدیکی و بچه دار شدن به هیچ وجه توصیه نمیشود بدلیل نوع انرژی و فرکانس هایی که از موکل این ایام ساطع میشود .

مورد ۶_ساعت نزدیکی:هر روز دارای ۲۴ساعت نجومی است که با ساعات معمولی روز فرق میکنه و اختلاف داره و باید با محاسبات نجومی بدست اورد,البته زیاد پیچیده نیست,هر ساعت از این۲۴ساعت منسوب به یکی از کواکب سبعه است منظور از کواکب سبعه سیارات هفتگانه ,زهره,مریخ,مشتری,شمس,ماه,زحل,عطارد هست,که هر کدام دارای نوعی خصوصیات هست که روی شخص تاثیر میزاره .

مورد ۷ زمان انعقاد نطفه:مهمترین عامل شکل گیری طالع زمانی که نطفه بچه شکل میگیرد در این لحظه تمانی تاثیرات کواکب وارد زندکی بچه میشود اینجا نجوم تخصصی میخواهد ,ولی من کمی توضیح میدهم.

کواکب هفتگانه دارای خواص وخصوصیاتی هستند مثلا کوکب زهره کوکب عشق و هنر و ازدواج است و سیاره عطارد سیاره علم و قدرت کلام و سخنوری و سیاره مشتری سعادت معنوی و ثروت مادی و خوش شانسی,مریخ خشم و عصبانیت و اقتدار و سیاره شمس مدیریت و.........

خیلی کوچیک اشاره کردم فعلا کفایته.

حالا در زمان تولده شما سیارات در اسمان در جاهای مختلفی هستند,شما باید بدانید در علم نجوم جاهایی هست که قدرت سیاره در نهایت خود هست که اطلاحا میگن سیاره در شرف خود هست مثل شرف الشمس که کمی شناخته شده و در وقتی سیارات در بعضی درجات اسمان قرار میگیرند در نهایت ضعف و عجز هستند که اصطلاحا به هبوط میشناسند و خیلی شرایط نجومی دیگر که اینجا جای بحث علم نجوم نیست ,نتیجه از این بحث این شد که اگر سیاره زهره در شرف خود قرار بگیرد شخص داری جذابیت فوق العاده و هنری عالی و ازدواجی خوب میشود و همه ناخوداگاه او را دوست دارند و جذب او میشوند اما اگر همین سیاره زهره در جایگاه هبوط خود باشد تمام موارد مثبت بالا تبدیل به منفی و عکس میشود مثلا با اینکه شخصی زیبا و با شرایط عالی هست نمیتونه ازدواج کنه و مهرش به دل کسی نمیشینه و اگر هزار تلاش کند ادم موفق هنری نمیشود.

این در تمام سیارات و منسوباتشان صدق میکند.

 مثلا طالع حضرت مولانا اینگونه است سیاره شمس که مربوط به پیشرفت و مدیریت است در درجه شرف و سیاره عطارد که منسوب به علم هست در جیگاهی قوی هست و سیاره مشتری در جایگاهی قوی بود این شد که مولانا از لحاظ علمی و معنوی اینچنین نابغه شد.

اما در طالع هیتلر مریخ که سیاره جنگ و اقتدار هستد و در جایگاه شرف است اما راجعه است (اصطلاحی در نجوم یعنی قدرت و توان سیاره را در جهت منحوس و نحس تقویت میکند)پس هیتلر با قدرت عظیمی که از مریخ در حالت راجعه(نحس) دریافت میکرد جنگی بزرگ راه انداخت و ادمهای زیادی را کشت و قدرت منفی و نحس مریخ اینگونه تجلی کرد.

صدام دارای چارت منحوس  و بدی بود.


شما با بلد بودن نجوم و استرولوژی میتونید چراهای زندگیتون رو پیدا کنید و راه درست و پیدا کنید.

آسترولوژی چیست؟

آسترولوژی به عنوان یکی ازکهن ترین و برجسته ترین علوم بشر، به تحقیق در خصوص حرکت و موقعیت نسبی اجرام فلکی مانند ستارگان، سیارات، اقمار و … و ارتباط معنوی آنها با افراد روی کره زمین واتفاقاتی که روی زمین می افتد میپردازد.

این علم دیرینه هم در کشورهای شرقی مانند چین و هند جهت پیشگویی رویدادها در کره زمین و هم در کشورهای غربی مثل یونان و روم باستان و بعد از آن اروپای مرکزی و غربی اغلب توسط هوروسکوپ، به جهت مطالعه ابعاد گوناگون شخصیتی افراد و اتفاقاتی که برگرفته از موقعیت اجرام آسمانی می باشند استفاده می شده است.

هوروسکوپ در اصل همان جدول یا نموداری است که موقعیت اجرام فلکی مثل خورشید، ستارگان، سیارات و اقمار و … در زمان تولد افراد را نشان می دهد و از آن برای طالع بینی استفاده می شود. شخصی که به این کار مشغول است بایستی توسط هوروسکوپ به کار طالع بینی بپردازد تا زمان دقیق تولد اشخاص را بداند و توسط آن بتواند پیشگوئی های صحیحی داشته باشد.

در هوروسکوپ های متداول اغلب به موقعیت خورشید و ماه و سیارات، نشانه های زودیاک و … در بدو تولد اشاره دارد و طبق آن تعابیر گوناگونی برای افراد انجام می دهند.

در هوروسکوپ های چینی اغلب ، نشانه های زودیاک چینی بیشتر کاربرد دارند و در کنار هوروسکوپ غربی در مجلات و روزنامه ها دیده می شود.

اگر بخواهیم آسترولوژی را به گونه ای دیگر تعبیر کنیم باید بگوییم که هر چند هر تمدنی، طالع بینی منحصر به فرد خود را از طریق آن تعبیر می کند ولی در اکثر موارد تحت تاثیر آسترولوژی چینی و هندی بوده اند و علائم مشترکی در میان آنها به چشم می خورد.

آسترولوژی همچنین مکاتب جادویی چون جادوی هرمسی و ویکا رانشانه گرفت و کمتر طالع بین و فالگیری هستند که چیزی در باره آن ندانند.

کارل یونگ ، روانپزشک معروف، از این طریق برای طالع بینی بعضی از بیماران خود به کار می برده و چنین علمی را تایید می کند.